معمولا افراد هنگام خرید دوربین سؤالاتی از این دست که چه دوربینی از چه برندی خریداری کنند، برایشان مطرح می‌شود. کاربران حتی برای ارتقاء تجهیزات و خصوصا بدنه‌ی دوربین، همیشه با این سؤال گیج‌کننده درگیر هستند و برای یافتن پاسخ آن با چالش مواجه می‌شوند. به همین دلیل، در این مطلب به نقشمگاپیکسل و حجم خروجی عکس در انتخاب دوربین می‌پردازیم.

دیدگاه ماکیاولی می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد: «هدف وسیله را توجیه می‌کند.» با این اوصاف می‌توان پاسخ سؤالی را که در تیتر این مطلب آمده است، خیلی خلاصه بیان کرد؛ هدفی که شما در عکاسی دارید، باید نقشی اساسی در انتخاب دوربین و رزولوشن خروجی سنسور آن داشته باشد.

sony a7

در بازار رقابتی، هر تولید‌کننده‌ در تلاش است تا تفاوت‌های مثبت محصول خود را در مقایسه با رقبا بزرگ‌نمایی کند یا روی تقویت مشخصه‌ای از محصولاتش که اهمیت تبلیغاتی و جذب مخاطب دارد، بیشتر سرمایه‌گذاری کند. اگر به طراحی جعبه و پوسترهای مربوط به معرفی دوربین‌های عکاسی توجه کنید، بعد از نام برند و مدل دوربین، مهم‌ترین عبارتی که به چشم می‌خورد، رزولوشن سنسور خواهد بود. پس می‌توان نتیجه گرفت که از منظر تجاری، مگاپیکسل سنسور نقشی اساسی در فروش دوربین عکاسی دارد. بر اساس آمار، بالاترین حد ایزو (ISO) پس از رزولوشن، برای کاربران دوربین‌های عکاسی اهمیت دارد، و پس از آن توانایی‌های مربوط به رزولوشن و سرعت فیلم‌برداری قرار دارد.

چه رزولوشنی برای چاپ عکس مناسب است؟

اگر عکاس تازه‌کاری نباشید و سابقه‌ی استفاده از دوربین‌های ۲ مگاپیکسلی تلفن همراه داشته باشید، متوجه این موضوع هستید که به شرط عکاسی در شرایط نوری مناسب، مثل فضای باز و در میانه‌ی روز، حتی عکس‌های یک دوربین موبایل قدیمی و ۲ مگاپیکسلی هم در سایز عادی آلبوم‌ها که معمولا ۱۰x۱۵ سانتیمتر است، به‌خوبی چاپ می‌شود و کیفیت قابل قبولی دارد.

شاید جالب باشد بدانید که رزولوشن بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر چقدر است و اینکه عکس‌های باکیفیت آن‌ها با چه دوربینی گرفته می‌شوند؟ در پاسخ باید گفت دوربینی با خروجی عکس ۲۴ مگاپیکسل، به‌خوبیپاسخ‌گوی چاپ تصویر در سایز ۱۰۰ متر است و اکنون شرکت‌های تبلیغاتی مشکلی با این موضوع ندارند و حتی از عکس‌های با رزولوشن ۱۰ مگاپیکسل هم در طراحی بیلبورد استفاده می‌کنند.

movie bilboard

در ادامه‌ی این مطلب، اشاره‌ای کوتاه به مفهوم DPI لازم به نظر می‌رسد که مخفف عبارت Dots per inch به معنی نقطه در خطی به طول یک اینچ است. آنچه ما در عکاسی دیجیتال می‌شناسیم، PPI به معنی Pixel per inch  است و برای تبدیل شدن به عکس واقعی و فرایند چاپ، باید به DPI برای دستگاه چاپ ترجمه شود. چنانچه عکسی را که در کامپیوتر خود دارید، بزرگ‌نمایی (زوم) کنید، نقاطی مربع شکل را می‌بینید که تمام سطح آن‌ها، یک رنگ واحد دارد. این مربع، یک پیکسل نام دارد و طبیعتا برای چاپ هم دستگاه نقطه‌ای روی کاغذ می‌گذارد که حجم آن‌ها در یک سطح مشخص (خطی به طول یک اینچ معادل ۲.۵۴ سانتیمتر) DPI نامیده می‌شود. طبیعی است که بالا رفتن DPI به معنی زیاد شدن نقاط رنگی در یک اینچ است و کیفیت چاپ را بالا می‌برد؛ اما چشم انسان تا کجا تفاوت تصاویر با DPI-های مختلف را تشخیص می‌دهد؟

همان‌طور که با زوم کردن روی تصویر در مانیتور کامپیوتر، پیکسل‌ها مشخص می‌شوند؛ با نزدیک کردن یک عکس چاپ‌شده به چشم هم نقطه‌های رنگی دیده می‌شوند. به همین دلیل DPI چاپ عکس در بیلبوردهای تبلیغاتی ۱۵ است؛ چون شما قرار است از فاصله‌ای بیش از ۱۰ متر بیننده‌ی آن باشید و چنانچه با عدد DPI بیشتری چاپ شود، تفاوت خاصی نخواهد داشت. جالب است بدانید که مجله‌هایی با بهترین کیفیت چاپ، نهایتا از عدد ۱۵۰ DPI استفاده می‌کنند؛ چراکه حتی افراد نزدیک‌بین هم مجله را در فاصله‌ای بیش از ۱۵ سانتیمتر مطالعه می‌کنند و از کیفیت عکس‌ها راضی خواهند بود.

اگر به دنبال عددی از DPI هستید که چشم انسان حتی از فاصله‌ی بسیار نزدیک هم قادر به دیدن نقاط رنگی در عکس چاپ‌شده نباشد؛ عدد ۳۰۰ پاسخ شما خواهد بود. هرچند به‌ندرت چاپگری پیدا می‌شود که با عدد 300DPI (موسوم به DPI طلایی) بتواند تصویری در سایز بزرگ چاپ کند؛ لازم است بدانید که از نظر تئوری، دوربینی با رزولوشن  ۵۰ مگاپیکسل، نهایتا توان چاپ عکسی با کیفیت 300DPI در سایز ۷۳ سانتیمتر خواهد داشت که اصلا زیاد نیست؛ اما حتی با چسباندن آن به چشم‌هایتان هم نقاط رنگی دیده نخواهند شد.

سایزی که عکاسان حرفه‌ای معمولا برای چاپ عکس‌ در نمایشگاه‌ها استفاده می‌کنند، ۱۰۰ سانتیمتر است که مسلما بیننده برای تماشای آن‌ها، حداقل ۲ متر فاصله می‌گیرد. پس می‌توان نتیجه گرفت دوربینی با سنسور ۱۵ مگاپیکسلی، جوابگوی نیاز آن‌ها خواهد بود؛ چرا که با بزرگ شدن سایز چاپ، بیننده هم مجبور به عقب رفتن و تماشا از دور است.

آیا رزولوشن بالاتر، نشانه‌ی جزئیات بیشتر است؟

پاسخ شما خیر است. در واقع شارپنس تصویر شما، حاصل مگاپیکسل دوربین نیست و عوامل بسیار زیادی وجود دارند که بیش از رزولوشن، در کیفیت عکس و جزئیات آن تأثیر دارند. به‌عنوان مثال، عکاسی در نور کم می‌تواند شما را مجبور به استفاده از دوربین در ایزوهای بالا کند که نویز بالا و افت کیفیت عکس به دنبال خواهد داشت. تصویری که شما ثبت می‌کنید، از طریق لنز به سنسور دوربین می‌رسد؛ پس این قطعه هم نقش زیادی در میزان وضوح عکس خواهد داشت. استفاده از سه‌پایه و هزاران تکنیک عکاسی نیز می‌تواند بر تصویر شما تأثیر زیادی بگذارد.

رزولوشن

نمی‌توان بالا بودن رزولوشن و تأثیر آن بر کیفیت عکس را کاملا نادیده گرفت؛ اما این تأثیر در مقایسه با دیگر عوامل دخیل بر این موضوع، چندان مهم نیست و اگر شما به دنبال عکسی شفاف و اصطلاحا شارپ هستید، به‌هیچ‌وجه نباید رزولوشن سنسور را عاملی تعیین‌کننده در خرید دوربین قرار دهید. به‌عنوان مثال در ایزوهای بالا، دوربین‌ها از فناوری‌های گوناگونی برای کاهش نویز استفاده می‌کنند که در خروجی تصویر آن‌ها بسیار تأثیرگذار است. عکسی که با دوربین حرفه‌ای کنن 1DX در ایزوی ۱۲۸۰۰ گرفته می‌شود، بسیار بهتر از عکسی است که با کنن 6D در همان ایزو گرفته شده؛ درحالی‌که  هر دو دوربین از سنسور فول فریم با رزولوشن مشابه استفاده می‌کنند، اما فناوری‌های مختلف به‌کاررفته در 1DX، وضوح تصویر بهتری برای آن رقم می‌زند. توانایی‌های گوناگون این دوربین، قیمتی معادل ۴ برابر 6D را موجب می‌شود.

دوربین‌های با رزولوشن بالا، برای چه کسانی مفید هستند؟

هدف شما از عکاسی، می‌تواند داشتن مگاپیکسل بالای سنسور را توجیه کند و آن را به خدمت بگیرد.

برش زدن عکس یا اصطلاحا کراپ‌ کردن (Cropping) در عکسی با رزولوشن بالا، بسیار راهگشا خواهد بود. فرض کنید تصویری با رزولوشن ۵ مگاپیکسل دارید که از اعضای یک خانواده به‌صورت تمام‌قد گرفته شده است. اگر بخواهید قسمت سر یکی از افراد حاضر در عکس را برش بزنید، در نهایت عکسی بی‌کیفیت با رزولوشن بسیار کم خواهید داشت که عملا فایده‌ای ندارد. اما اگر همان‌ تصویر، با یک دوربین حرفه‌ای و با رزولوشن خروجی ۲۰ مگاپیکسل باشد؛ پس از برش، تصویری با کیفیت بالاتر باقی خواهد ماند.

بطری

با این اوصاف، به هنگام عکاسی پرتره در استودیو و حتی عکاسی تبلیغاتی از محصولات تجاری که همه‌چیز تحت کنترل است و کادربندی دقیق، با صبر و حوصله انجام می‌شود نیز به دلیل اینکه نیاز به برش زدن عکس به‌ندرت اتفاق می‌افتد، دوربین‌هایی با رزولوشن عکس ۱۰ تا ۳۰ مگاپیکسل، شرایط مشابهی دارند.

از سویی دیگر چنانچه عکسی با یک دوربین مدرن مدیوم فرمت با رزولوشن ۵۰ مگاپیکسل گرفته شده باشد، مثلا در عکاسی مدلینگ از انسان تمام‌قد، می‌توان قسمت سر مدل را از کل عکس جدا کرد و یک تصویر جدید با رزولوشن بالا داشت. در عکاسی تجاری هم می‌توان تصویر یک محصول را از قسمت‌های مختلف برش زد و عکس‌های مختلف با وضوح قابل قبول داشت. این موضوع در عکاسی از اشیاء کوچک، مثل جواهرات اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در ادامه‌ی این مطلب، نمونه‌ی عکس گرفته‌شده با دوربین هاسلبلاد H6D با سنسور ۵۰ مگاپیکسلی آورده شده و بخشی از آن برای نشان‌ دادن کیفیت تصویر، برش خورده است.

 

فراموش نکنیم، امروزه بیلبوردهایی هستند که در فاصله‌ی نزدیک به چشم عابران نصب می‌شوند. در ایستگاه‌های مترو، آسانسورها و فروشگاه‌های پرتردد، پوسترهای تبلیغاتی بزرگ و چند متری در نزدیکی مردم هستند. چنین شرایطی، وجود دوربین‌های با خروجی تصویر بیش از ۲۰ مگاپیکسل را توجیه می‌کند و در صورت همراه شدن با چاپگرهایی که از DPI بالا پشتیبانی می‌کنند، وضوح بسیار خوبی را نتیجه می‌دهد.

advertisement subway

برای یک عکاس خبری هم گرفتن یک عکس با زاویه دید باز (اصطلاحا واید) و جدا کردن بخشی از آن، ممکن است مثل گرفتن همان عکس به‌وسیله‌ی یک لنز تله، راه‌گشا باشد یا به هنگام ویرایش عکس، کادربندی را تصحیح کند و در نهایت، باز هم عکسی با رزولوشن مناسب برای چاپ در جراید داشته باشد.

اگر یک عکاس آماتور هستید، دوربینی با خروجی تصویر ۱۰ تا ۱۵ مگاپیکسل پاسخ‌گوی نیازهای شما خواهد بود. اگر یک عکاس حرفه‌ای هستید و مواردی که در بالا ذکر شد، به‌ندرت برای شما اتفاق می‌افتد؛ خرید دوربینی با خروجی سنسور بیش از ۲۰ مگاپیکسل، صرفا اسراف هزینه خواهد بود و تعویض دوربین فعلی با دوربینی که رزولوشن بالاتری دارد، کار عاقلانه‌ای نیست؛ مگر اینکه دیگر فناوری‌های به‌کاررفته در بدنه‌ی دوربین، (مثل کیفیت عکس، نویز کم در ایزوهای بالا، توانایی عکاسی پیاپی و…) برای شما اهمیت داشته باشد.

در انتهای مطلب، تصاویری آورده شده که با دوربین هاسلبلاد H6D گرفته شده است و با رزولوشن ۵۰ مگاپیکسلی قابل دانلود خواهد بود. بدنه‌ی این دوربین ۲۶ هزار دلار قیمت دارد؛ اما قابل خرید با سنسور ۱۰۰ و ۲۰۰ مگاپیکسل نیز هست که در آن صورت به ترتیب ۳۳ و ۴۵ هزار دلار ارزش خواهد داشت.

 

هاسلبلاد Hasselblad H6D | 1/500 sec | f/11.0 | 50.0 mm | ISO 100

 

هاسلبلاد Hasselblad H6D | 1/500 sec | f/11.0 | 50.0 mm | ISO 100

هاسلبلاد Hasselblad H6D | 1/500 sec | f/11.0 | 50.0 mm | ISO 100

منبع : زومیت