مواضع رئیس ستاد هنرمندان حسن روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، پیرامون برخی از نقدهای وارد آمده به حوزه فرهنگی دولت روحانی، دلایل سکوت کنونی بسیاری از هنرمندانی که در سال ۱۳۹۲ خود را برای حمایت از رئیس جمهور مستقر هزینه کردند، پررنگتر میسازد و چنین به نظر میآید که این سکوت پاسخی به خلف وعدههاست.
به گزارش «تابناک»؛ با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، برخلاف دوره پیشین هنرمندان حضور بسیار کمرنگ تری در کنار کاندیداها دارند. در دوره یازدهم، عمده هنرمندان مطرح حامی حسن روحانی بودند و جریان سازی ویژهای در این زمینه شده بود اما اکنون در فاصله نه چندان طولانی تا موعد انتخابات ریاست جمهوری، هنوز خبری از حمایت گسترده هنرمندان از رئیس دولت یازدهم و کاندیدای دوازدهمین دوره ریاست جمهوری نیست.
هرچند شماری از هنرمندان از روحانی حمایت کردهاند که اکثر هنرمندان حاضر به حمایت از روحانی و هیچ کاندیدای دیگری نشدهاند و آن گونه که شواهد نشان میدهد این وضعیت تا موعد انتخابات دوام خواهد داشت. در واقع هنرمدان قصد ندارند در این دوره به صورت گسترده و فراگیر خود را هزینه کاندیداهای ریاست جمهوری به ویژه رئیس جمهور مستقر نمایند و به همین دلیل برخی از ایشان به صراحت در شبکه های اجتماعی تاکید کردند که هیچ حمایتی از هیچ کاندیدایی نخواهد نمود.
در همین ارتباط حجتالله ایوبی رئیس ستاد هنرمندان حسن روحانی و رئیس پیشین سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست خبری تاکید کرد: «امیدوارم اصحاب فرهنگ و هنر میان دلخوریهایشان و یک اتفاق کلان در کشور تفکیک قائل شوند، چون اگر غیر از این بود خود من هم باید همین کار را میکردم و میگفتم حالا که دیگر در دولت نیستم، اما این طور فکر نکردم و تلاش خود را انجام خواهم داد.»
ایوبی در همین نشست در پاسخ به پرسشی درباره امکان ادامه فعالیت محمدرضا شجریان بیان کرد: «برای آقای شجریان آرزوی سلامتی دارم و برای ایشان تلاشهای زیادی صورت گرفت تا مردم از شنیدن صدایش بهرهمند شوند، با این حال خوشحال هستیم که آلبوم ایشان منتشر شد و امیدوارم خداوند این هنرمند را شفا دهد اما اجمالا میگویم که دولت تلاش خود را درباره ایشان کرده است.» و چالش دقیقاً از همین نقطه آغاز میشود.
شماری از هنرمندان اعتقاد ندارد که دولت تمام تلاشش را برای بهبود وضعیت فرهنگ و رفع چالشهای متعدد این عرصه داشته است. هرچند روحانی در زمینههای مختلف به صراحت وعده نداده بود اما وقتی در دوره پیشین در مستند تبلیغاتیاش صدای شجریان را پخش میکرد و در ابتدای این دولت این استاد آواز را به این محفل و آن محفل میبردند، انتظار هوادارانش هموار شدن مسیر فعالیت شجریان در ایران بود.
البته اساساً این نقد درباره بایستگی فعالیت شجریان نیست، بلکه این شاهد مثال صرفاً برای تاکید بر این مسئله است که روحانی و تیمش برای انتخابات دوره پیشین ریاست جمهوری درهای سبزی را نشان دادند اما در نهایت نتوانست به آنچه گفته در بسیاری از عرصه عمل کند و یا نخواست هزینه سیاسی و اجتماعی عمل به شعارهایش را پرداخت کند.
به تعبیر ساده تر، نقد شماری از اهالی فرهنگ این است که ترکیب مردان این دولت اشخاص از صدر تا مدیران میانی را اشخاصی تشکل نمیدهند که به همه چالشها در مسیر تحقق وعدههایشان آشنا نباشد؛ با این اوصاف چرا با وجود آگاهی از این چالشها، چنین وعدههایی دادند که خود به خوبی میدانستند -به هر دلیل- نمیتوانند (یا به صورت کلی یا به واسطه هزینه بالای سیاسی و اجتماعی) به آن جامعه عمل بپوشاند؟!
اکنون در فضایی که گروهی از اهالی فرهنگ چنین نقدی دارند، سکوت تنها اسلحه ایشان در قبال خلف وعدههای فرهنگی دولت روحانی است. آنها با منتقدان دولت روحانی به دلایل مشخص، همپیاله نشدهاند اما تا بدین جا به این جمع بندی نرسیدهاند که با خرج کردن سرمایه اجتماعی شان برای تبلیغ دولت روحانی، عدم پرداخت هزینه ی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی توسط این دولت برای اهالی فرهنگ را بی پاسخ بگذارند.