شمار چشمگیری از ژتون های گل متعلق به ۴۷۰۰ تا ۵۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، فقط ۲۰۰ یورو ارزش گذاری شده است؛ یعنی یک قطعه تاریخی متعلق به بیش از هفت هزار سال پیش به اندازه یک گوشی تلفن همراه نیز ارزش گذاری نشده و بیمه در صورت تخریب با فقدانش چنین رقم نازلی را پرداخت می کند! خنجرها، سرنیزه ها و سرپیکان های مفرغی و برنزی متعلق به هزاره چهارم پیش از میلاد نیز ۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰ یورو معادل حدود ۲۰ تا ۳۴ میلیون تومان وجه ارزش گذاری شده است!
البته برخی آثار نیز قیمت گذاری بالایی شده؛ برای نمونه، بالاترین رقم ارزیابی بیمه به جام های زرین مارلیک اختصاص دارد که برای هر جام تا یک میلیون و پانصدهزار یورو در نظر گرفته شده است. در واقع گران ترین اثر این مجموعه متعلق به هزاره اول پیش از میلاد، به عنوان یکی از سمبل های تمدن ایران، حداکثر شش میلیارد تومان می ارزد. مجموع این ۴۴۶ اثر نیز ۳۷۶۹۹۴۰۰ یورو معادل ۱۵۳ میلیارد و هشتصد و سیزده میلیون تومان ارزش گذاری شده است.
نیم نگاهی به لیست آثار ارسالی به آلمان نشان می دهد که قیمت گذاری اغلب آثار با منطق عقلانیت سازگاری ندارد و این قیمت گذاری ها آنچنان نازل است که نیاز به سابقه کارشناسی آثار تاریخی برای درک اشتباه رخ داده ندارد. حقیقتاً کدام ایرانی می پذیرد که یک اثر تاریخی -ولو کوچک و گلی- متعلق به هفت هزار سال پیش، فقط حدود نهصدهزار تومان ارزش گذاری شود و اگر این سرمایه ملت ایران به سرقت رود یا نابود شود، فقط ۲۰۰ یورو به ایران پرداخت شود؟
وقتی برخی تابلوهای موجود در گنجینه موزه هنرهای معاصر متعلق به نقاشان معاصر غربی بیش از صد میلیون دلار ارزش گذاری می شود، چگونه جام تاریخی زرین متعلق به ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش، حداکثر یک و نیم میلیون دلار ارزش گذاری می شود؟ آیا نباید نگران بود؟ به متن و پیوست این مصوبه که ضمیمه این مطلب شده، توجه کنید و به این پرسش نگارنده، پاسخ دهید. آیا هر ایرانی منفرداً نباید نسبت به سرنوشت این آثار نگران باشد؟
نکته عجیب سکوت رسانههای عمدتاً حامی دولت در مقابل چنین نقل و انتقالی با چنین کیفیتی بود، حال آنکه اگر چنین اتفاقی در دوره دولت پیشین رخ میداد، حتماً شاهد حساسیت بیشتری از سوی رسانهها بودیم. باید پرسید در این میان چه اتفاقی افتاده که برخی رسانهها نه تنها نسبت به این موضوع انتقادی نکردند، بلکه به فرستادن اموال ایران به این کیفیت به خارج از ایران به چشم یک دستاورد نگریستند؟!
در چنین فضایی که بیشتر رسانهها به مسئولیتشان عمل نمیکنند، آثار ملی ایران به راحتی از مملکت با همان ارقام بیمه خارج شد و طبیعتاً اگر شماری از آنها نظیر سنجاق مفرقی تخریب یا دزدیده شود، طرف غربی مطابق با تعهد بیمه ۲۰۰ یورو در پاکت می گذارد و به عنوان خسارت تقدیم می کند!
تصور کنید در فضایی با این سطح از نگرانی و دغدغه، پس از سی ام مرداد، که نمایشگاه آلمان تمام میشود، قصد بازگشت این آثار به ایران را ندارد و به دنبال راه اندازی تور آثار باستانی ایران در ۳۰ شهر اروپایی هستند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد و آثار ملی ایران سرگردان شهرهای اروپایی شود و در پایان مرداد به ایران بازنگردد، هر شهروند ایران باید وظیفه ملی خود بداند که از راه های قانونی پیگیر بازگرداندن این اموال ملی شود.
حتی اگر مصوبه ناقص و خلاف مصالح ملی هیأت وزیران درباره میراث تاریخی ایران را مبنای قانونی چنین عملی قرار دهیم، در متن این مجوز، صرفاً برگزاری نمایشگاه در «بن» آلمان مورد تأکید و تصریح قرار گرفته و برای برگزاری هر نمایشگاهی، باید دوباره روند قانونی پیموده شد. انتظار میرود چنین مجوزی نیز صادر نشود و آثار در موعد تعیین شده به ایران عودت داده شود.