تخصص بنده در مقطع لیسانس جغرافیای شهری و این درجه را از دانشگاه شهید بهشتی دانشکده علوم زمینی کسب نمودم و بعد از آن به عنوان دانشجو نمونه کشور در سال هشتاد و چهار انتخاب شدم و به دلیل اینکه میتوانستیم صد رشته علوم انسانی را برای کارشناسی ارشد انتخاب کنیم؛ من تصمیم گرفتم رشته روابط بین الملل را در مقطع کارشناسی ارشد ادامه دهم و چون پیش نیاز این رشته علوم سیاسی بود مجبور شدم مجدداً مقطع کارشناسی علوم سیاسی این رشته را در همان دانشگاه بگذرانم. در سال های هفتاد و چهار تا هشتاد در دانشگاه شهید بهشتی رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل را در مقطع ارشد گذراندم و سال هفتاد و یک تا هفتاد و چهار مقطع لیسانس را در رشته جغرافیای شهری گذراندم. و سپس از آنجا که توفیق داشتم دانشجو نمونه کشور شدم و در رشته علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و دکتری روابط بین الملل دانشگاه آزاد علوم تحقیقات توانستم درجه دکتری را اتخاذ کنم.

من معتقدم معضل شورای شهر حلقه‌ی مفقودی است به نام فساد ستیزی.

اینجانب با بیست سال سابقه‌ی تدریس و بیشتر از سی سال فعالیت در تشکل های مختلف ، از انجمن دانشگاه شهید بهشتی گرفته تا مدتی حدود شانزده سال عضو شورای مرکزی و دبیر حزب سیاسی مردم سالاری هستم و شناسنامه فعالیتم مشخص است که شامل یک دهه سردبیری و دبیر تحریریه آن روزنامه را برعهده داشتم.با توجه به شرایط اخیری که به وجود آمد حس مسئولیت پذیری را در من ایجاد کرد. بنده در زمینه جغرافای شهری، خدمات و مدیریت شهری که رتبه اول دانشگاه کشور و دانشجو نمونه کشور شدم که از زنده یاد مرحوم آیت ا… هشمی رفسنجانی در روز دانشجو لوح تقدیر دریافت کردم  و از طرفی با توجه به اینکه یک کسوت خدمتگذاری کوچکی به عنوان خدمتگذار کوچک خانواده بزرگ ایثارگران در دفاع مقدس داشتم و بیش از هفتاد ماه حضور در جبهه و نه بار مجروحیت و جانبازی بالای هفتاد درصدی و پس از بیست و هشت سال از تمام شدن جنگ به دنبال گرفتن گواهی مجروحیت رفتم که فکر میکنم در کشورتنها دانش آموخته علم سیاست و با این مدت جبهه و رزمندگی اگر ادعا نکنم فکر میکنم شاخص ترین فرد این مقطع هستم با توجه به گواهی آقایانی که با نامه رسمی گفته اند این اتفاق افتاده است البته بعد از شهید چمران که احساس دلدادگی زیادی نسبت به ایشان دارم.

 

اصلی ترین اولویت انقلاب، تحقق آرمان‌های شهداست. این حقیر به هزاران دلیل در مدت سی سال فعالیتم بعد از جنگ این را اثبات کرده‌ام. بنیان گذار راهیان نور کشور، بنیان گذار کنگره سرداران و شهدا و بنیان گذار یادواره شهدا که تمام این ها را در بیست وهفت سال گذشته این حقیر انجام داده‌ام؛ خود آقایان همه این‌ها را میدانند. چطورزمانی که رضا جلالی یک روزی مسئول دانشگاه شهید بهشتی بود، دبیر یادواره شهدای دانشجو کشور بود وهمین که می‌خواست در راستای رشته خودش که زکات اجتماعی و سیاسی ‌اش به جامعه هدف را پرداخت کند، امروز شد آن طرف قضیه؟؟؟ در حالی که این حقیر فرا تر از جریان دو اردوگاه موجود یعنی اصول گرا و اصلاح طلب فعالیت نموده‌ام و حتی جریانی را در مردمانه به راه انداختم به نام نو اصلاح طلبان یعنی نو اصلاح طلبی را برای اولین بار ما در تهران رقم زدیم و بنده مصاحبه کننده تئوری پرداز بزرگ این جریان به نام دکتر تاجیک بودم و مدیر مسئول و سردبیر مجله نون هستم و بیش از بیست سال به صورت حرفه‌ای در روزنامه‌های کثیرالانتشار و مجلات، نقش مدیر مسئول و سردبیر را داشتم و با تیم رسانه ای مؤثر کار کرده‌ام.

اولویت اول من همواره یک سرویسی به نام تذکره شهدا که فقط برای شهدا باشد، بوده است. یک انتقادی که من همواره به آقای خاتمی و آقای موسوی داشتم این بود که جریان اصلاحات همیشه نسبت به ایثارگرایان غافل بوده است و دغدغه بعدی من که چه زنده باشم و چه نباشم شهدای عزیز هستند. من معتقدم ریشه یابی درخت سبز ولایت از آبیاری خون پر برکت شهدا است. اگر خون سالار شهیدان نبود درخت ولایت در طول تاریخ چهارده قرن اسلام و شیعیان به هیچ عنوان احیا نمی‌شد. من با بیست سال سابقه تدریس بیش از پانصد پایان نامه را در مقام راهنما، مشاور و داور در مقاطع فوق لیسانس و دکتری مدیریت کرده‌ام. روزی هشت ساعت در دانشکده‌ای که سیاسی ترین دانشکده علوم سیاسی و روابط بین الملل کشور در دانشگاه دولتی و آزاد است در شهرک غرب مقابل وزارت علوم روزانه از هفت صبح شنبه تا غروب پنجشنبه معاونت پژوهشی آن را را برعهده دارم و در روز‌های جمعه خارج از تهران برای مقطع دکتری تدریس می‌کنم. امید دارم نسل جوانی که بعد از جنگ متولد شده است امروز این سیر تکاملی فرهنگ اصیل انقلاب را پیگیری کنند. در واقع اگر بخواهند اصلاح طلبان اصولی را بررسی کنند، خط مقدم این جریان ما هستیم. اینکه بنده می‌گویم هفتاد ماه در جبهه حضور داشته‌ام، در تدارکات گردان خط شکن نبودم بلکه فرمانده محور گروه‌های شناسایی برون مرزی در اطلاع عملیات که خطرناک ترین نقطه جنگ بود حضور داشتم و پنجاه و هشت ماه از وقتم را آن جا بودم و به همین جهت  لقب کامپوتر و دایره المعارف جنگ را به من دادند.

من امروز شرمنده نسل جوانی هستم که در راستای تداوم آرمان‌های به زمین مانده انقلاب از فضای اصولگرایی فرصت طلب،  وصول گرایی کر‌ده اند و من به سمت اصلاح طلبی گام برداشته‌ام  و حتی اصلاح طلبی هم من را اغنا نکرد، به همین جهت به سمت تشکیل نو اصلاح طلبی  و سایت خبری مردمانه  که  مدیر و مسئول آن بنده هستم، رفتم.

 

جلالی در ادامه گفت و گو اظهار کرد: من در ذهنم اقشار بیست و چهارگانه ای را تقسیم بندی کرده‌ام که میتوانیم به وسیله آن فضای جامعه را شاداب سازیم. برنامه هایی که داریم به تفکیک کارهای اجرایی و دغدغه‌های فکری است. کودکان کاری که در کوچه ها و خیابان ها میبینید این کودک بزه اجتماعی است و بعد از انجام کار خود حتی مورد سوء استفاده ابزاری چند منظوره قرار میگیرد فقط به خاطر این که این بچه در گرم خانه‌ای بتواند شب را بگذراند. دغدغه اصلی من این است که بتوانم کاری کنم تا اداره‌ی شهر به صورت سیاسی نباشد. شهر نباید به صورت سیاسی اداره شود در حال حاضر واحد اتوبسرانی شهر تهران به خاطر عدم دریافت حقوقشان معترض هستند. در حال حاضر از صنف تاکسیرانی و اتوبوسرانی استفاده ابزاری میشود و من برای همه‌ی این‌ها برنامه ریزی کرده‌ام.

جلالی در رابطه با اینکه چطور میتوان توقع داشت تا زمانی که مکانیسم انتخابات و رأی دادن ما سیاسی است، انتظار داشته باشیم نتیجه سیاسی نباشد، گفت:

در واقع باید در این فضا کمی صبوری به خرج داد. در شورای شهر قبلی به طور میاگین پنج و شش دهم لیست‌ها رأی آورده‌اند یعنی مردم به پنج و یا شش نفر ابتدایی لیست ها رأی میدهند. ما در جامعه شناسی سیاسی داریم که تمام دولت هایی که در دنیا اداره‌ی کشورشان از طریق بهره مالکانه است یعنی مؤلفه‌ای که متعلق به ثروت ملی است مانند نفت و گاز ایران؛ طبیعتاً میتواند نقش مورد نظر را ایفا کند. به همین دلیل اگر درصد بهره مالکانه دولت ها بالا برود، احزاب نهادینه نمیشود. به عبارت دیگر به دلیل اینکه بهره مالکانه دولت ها پایین آمده است باعث شده تا لیست‌ها و احزاب قوی شوند؛ تحزب زمانی قوی میشود که سهم تولید ناخالص ملی از سهم دولت کمتر باشد.

تحزب وقتی شکل میگیرد که جامعه مدنی در کشور احیا شود. جامعه مدنی حدّ فاصل بین ارم فوقانی قدرت و تحتانی قدرت قرار دارد یعنی چیزی که در رأس هرم قدرت به نام حکومت کنندگان قرار دارند. به همین دلیل جامعه مدنی پاشنه آشیل توسعه سیاسی است؛ در واقع جامعه مدنی باید قوی شود تا اشتغال جوانان شکل بگیرد. سرفصل اصل چهل و سه قانون اساسی میگوید حفظ جایگاه کرامت انسانی باید محترم شمرده شود. یعنی بچه وزیر و بچه کشاورز در قاموس انقلاب باید به یک دید نگاه شوند که متأسفانه این اصل نادیده گرفته شده است. حضرت علی حدیثی دارد که میفرمایند ملاک افراد تقوا و نظم به اموراست. ما نمونه‌هایی داریم که فرزند رجال سیاسی به جای نرسیده ولی در مقابل فرزندان رجالی هستند که حرمت داری کرده‌اند و وقتی که به جوانی رسیده‌اند با لیاقت فردی خود این مسیر را در حال پیمودن هستند.

جلالی در پایان گفت و گو درباره‌ی نتیجه‌ی انتخابات اظهار کرد: به نفع حاکمیت است که آقای روحانی مجدداً انتخاب شود به دلیل دستگاه دیپلماسی ایشان که توانست بزگترین پرونده ایران را پیش ببرد که به نظر بنده آن‌ها میخواستند ایران را مانند لیبی درست کنند ولی به هرحال این دولت توانست جلوی ضرر را بگیرد. اگر آقای احمدی نژاد وارد صحنه انتخابات میشدند حتماً پیروز میشدند زیرا معیشت مرد ضعیف است و مردم به دنبال برجام نیستند بلکه به دنبال بهتر شدن وضع معیشت هستند.

پایان گفت و گو/